قدیم ندیما

ساخت وبلاگ

امکانات وب

پنجشنبه بیست و دوم دی ۱۴۰۱ | 10:20 | مامان فرشته -

مردان فامیل ما وهمینطور شهرمون و شاید استانمون در زمانهای دورتر که من دنیا هم نیومده بودم بخاطر نبود کار و از اونجایی که اینجا شش ماه سال واقعا هوا بینهایت گرمه و کمبود اب و بارندگی برای امرار معاش میرفتن کشورهای حاشیه خلیج ،مثلا بابای من میرفته بحرین و قطر و مامانم میگه مثلا یکی دو سال میمونده و خرجی هم دست همون کارگرای که رفت وامد میکردن میفرستاده و بعد یه ماه میومدن مرخصی دوباره میرفتن یا چندماه روی کشتی های صیادی انگلیسی کار میکردن من یادم نمیاد ولی وقتی دبستان بودم دوربرمون همسایه ها و دایی هام میدونم میرفتن طولانی برنمیگشتن حتی اواخر داداشم وپسردایی هام هم رفتن اما خوب بعد از سه چهارسال نتونستن تحمل کنن برگشتن .نبود کار باعث مهاجرت دوتا شوهر خاله ها در حدود ۶۵سال پیش شد که دیگه الان یه قبیله بزرگ هستند که به نظرم از بچه ونوه ونتیجه یه ۱۰۰نفری باشند و همینطور دوتا عموهام هم حدود ۶۰سال پیش ر فتند و اولین بار ۲۰سال پیش اومدن و استقبال ومهمونی ازشون تو خونه ما در حد بازگشت ازادگان انجام شد و یکماه خونه بابا راه وجا نبود الان برای کار به اون معنا ما سفر کاری نداریم چون دوربرمون پر از شرکتها و لنجها و کشاورزی هست و خداییش اهل کار باشی حتی سنت بالا باشه میتونی بعنوان نگهبان لنج و... بری مشغول شی .اگر زرنگ باشی واشنا داشته باشی شرکتهای پتروشیمی هم هست که خوب شرایط کاریشون سخت هست اما دیگه بیکار نمیمونی اگر راحت طلب باشی شرکتهایی هست که نزدیک خونه هست اما حقوق کمتر بدون مزایای خاص هست

خیلی هم افراد غیر بومی الان تو شهر ما هستند واسه صادرات وتجارت و حتی مغازه های مختلف دارند .

اونچه باعث شد این رو بنویسم مطلبی در وبلاگ دوست نازنینی بود که برخی مردان در شهرشون بخاطر شرایط بداقتصادی خانواده رو رها کردن و خودشون رو گم وگور کردن و این برای من بسیار دردناک بود و الان چند روزه شبانه روز بهش فکر میکنم پدران ما از راه دریا با لنجهای محدود درب وداغون وبیشتر قاچاقی میرفتند کشورهای خلیج وبعد با صد مصیبت برمیرگشتن و تازه تا مدتها از دست ژاندارمها یا گزارش فامیل نفوذی خودشون رو پنهون میکردن والان توی کشور فاصله اخرین نقطه شمال کشور تا جنوب کشور حداکثر ۲۴نهایت ۴۸ساعته با اتوبوس یعنی این مردان اگر بیان طرف ما وکار کنند حتی کارگری کنند و خرجی برای بچه هاشون نه دست مسافر بلکه از راه اسان کارت خیلی خیلی سخته ؟؟؟؟

من واقعا شوکه هستم پدر بزرگم ( پدر مادرم ) چون بسیار عیال وار بوده میرفته بصره در شرایطی که راه ها همه خاکی بودن مادرم میگه حداقل رفت وبرگشتش بیش از دوماه طول میکشیده تا از اونجا برای بچه هاش خرما بیاره و یا مادرم از خردسالیش میگه که با دایی ها وخاله بزرگم یکهفته با الاغ میرفتن شهرستانهای مجاور برای درو گندم تا پس از کارگری با چند گونی گندم برگردند و بتونند بقیه سال رو دووم بیارن

یادمه سال اول که بیمارستان استخدام شدم حدود ۲۰سال پیش وبا بچه دوماهه میرفتم سرکار یه پرستار شمالی زیبا داشتیم میگفت تو شهرمون هر چه همسرم گشت که یه کار پیدا کنه که ماهی ۱۰۰تومن حقوقش باشه گیرش نیومد اومدیم اینجا همسرم رفته شرکت پتروشیمی منم بیمارستان و همسرش گفته بود وطن جایی هست که کار باشه و البته اینجا بودند تا دوسه سال پیش که برگشتن شمال .

در وضعیت بحرانی اقتصادی حرفی نیست که همه مون داریم زیر بار این فشار اقتصادی کمر خم میکنیم اما راه وچاره کار هم مهم هست .

من به شخصه در شهرم اگر فرد سالم فقیری میبینم مطمئنم کار هست اما خوب تن به هرکاری نمیدهند وبرایشان عار هست .وانچه مزید بر علت شده تحصیلات بی کیفیت و مدرکی که باید گذاشت در کوزه .

طرف با دادن پول پایان نامه برایش نوشته ان و فوق لیسانسی گرفته که توی کارش اصلا تاثیری ندارد وخدا را بنده نیست بخاطر مدرکی که نه سوادی به اون اضافه کرده و باعث شده توقعش فقط بالا رود.

اگر چیزی به ذهنتون در مورد فرار مردان بخاطر وضعیت اقتصادی و توجیهی برای اینکار هست بگید تا ذهن اشفته من ارووم بشه

پرروزی و شاد باشید.

مامان فرشته های شیطون...
ما را در سایت مامان فرشته های شیطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamanmalmal بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 22 دی 1401 ساعت: 13:59