تاب اوری

ساخت وبلاگ

امکانات وب

تاب اوری من در مقابل حوادث پیرامونم بعضی جاها بهتر از قبله اما هنوز خیلی جاهادر جا میزنم پست قبلی که نوشتم دوسه روز ناراحت بودم سریه کار اداری و برداشت از صحبتهای یک مسئول که خیلی اعتمادداشتم بهش ووقتی از فرد دیگر حاضر درجلسه پرسیدم به این نتیجه رسیدم در یک جلسه چقدر زوایای دید وبرداشت ادمها باهم تفاوت داره و هیچکدوم اطلاعات غلط نمیدهند و فقط برداشتشون فرق داره ومشخص شد دو شب بی خوابی من از شدت ناراحتی بیخود بوده وحداکثر باید دوساعت حرص میخوردم خوب باید حواسم بیشتر به خودم باشه .

چند روز پیش بارون زیبا وشمالی وار اومد و خانواده کلا همه رفتند خونه باغ و من وهمسر خیلی خیلی دلمون اونجا بود اما دختربزرگه هنوز کامل خوب نشده بود وتولدش هم بود دیگه ترجیح دادیم نریم و اول بردمش تا موهاش رو مدلی که میخواست کوتاه کرد در حالیکه بشدت بارون می اومد بعدش رفتیم دلش باقلوا میخواست گرفتم و بعد بردمش کافه یه کیک کوچولوی گوگولی انتخاب کرد که خیلی خیلی ساده تزیین شده بود وبعد بردمش سوپری تنقلات گرفت و اومدیم خونه که البته کیک رفت تو یخچال انگار هنوز سرحال نبود و نشستیم فیلم کریسمس ۸بیتی کنار هم دیدیم و هله هوله خوردیم و رژیمم کمی به فنا رفت

فرداعصرش هم دیگه نشست با ابجیاش با وسایل موجود خونه اتاقش رو تزیین کرد شونصدتا عکس گرفت معمولا اصلا از عکس گرفتن خوشش نمیومد و من از این تغییر خیلی خوشحال شدم بعد بردمش شهر بغلی کفش مورد علاقه اش گرفت و سعی کردم به دلش تا میشه راه بیام بعد اومدم خونه بابا وهمه گلایه از نبود من اما خوب من واقعا دلم راضی نمیشد روز تولد دخترم به دلش نباشم فرداش هم با اتوبوس راهی شد که بره واسه امتحان پایان ترم .

خدایا سپاس برای همه لحظات خوبی که بهممون عطا میکنی و ما غافلیم

اواینکه بچه ها میدونند فشار اقتصادی زیاده و امسال من نتونستم کادوی درستی بهش بدم وفقط یه شلوار بگ میخواست رفتیم باهم گرفتیم وهرکار کردم چیز دیگری برنداشت و وقتی بابت کادو عذرخواهی کردم برگشت و گفت مامان تو داری یه تنه خرج دانشگاهم رومیدی خوب همینها کادو هست خوشحال شدم از اینکه اینقدر فهمیده هست .

مامان فرشته های شیطون...
ما را در سایت مامان فرشته های شیطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamanmalmal بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 22 دی 1401 ساعت: 13:59